ریحانهریحانه، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
یگانهیگانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

ریحانه و یگانه دخترای مامان

وبلاگ نویسی ریحانه

1394/5/12 16:18
نویسنده : فرشته
163 بازدید
اشتراک گذاری

مطالب زیر نوشته های ریحانه است.اول خودش تایپ کرد ولی چون خسته شد بقیه رو میگفت ومن تایپمیکردم.اینم وبلاگ نویسی ریحانه:

سلام.من ریحانه هستم.مادرم خیلی مهربونه و به من هم مهربونی یاد میده و به من صداقت یاد میده.مندوست دارم مثل او باشم.شغلهایی که من دوست دارم معلمی و نقاشی است.آبجی من که الآن وارد چهارسال شده و عقلش هم بیشتر شده من رو خیلی اذیت نمیکنه.من آبجیم رو خیلی  دوست دارم.من وقتی پنجسالم بود خیلی دعا کردم که خدا یک آبجی مهربون بهم بده.من دارم میرم توی نه سال و باید دیگه حجابم رو رعایت  کنم.به نظر من که یک بچه هشت ساله هستم زیباترین آرایش حجاب است.من قبلا کهکوچیک بودم روسری نمیپوشیدم از موقعی که رفتم کلاس اول عاشق حجاب شدم و از اون موقع با خودم شرط گذاشتم که کم و بیش حجابم رو رعایت کنم.

الآن با مامان قرار گذاشتیم از این به بعد گاهی وقتها من برای وبلاگمون مطلب بنویسم یا به مامان بگم واو بنویسه.معلم مهد کودکم خاله پریسا خیلی مهربون بود.برای همین من شغل معلمی رو انتخاب کردم.وقتی رفتم کلاس اول یک معلم خوب دیگه پیدا کردم خانم تبار و معلم کلاس دوم خانم برغمدی که هر دو خیلی خیلی خوب بودند.فکر میکنم معلم کلاس سوم هم خوب باشه.

امروز هم قرار بود با دوستم سحر بریم پارک اما اونها نمیتونند بیان و ما خودمون با مامان و آبجی بعد از ظهر میریم. اینم حرف آخر که یگانه میگه مامان بنویس.یگانه:مامان خیلی دوستت دارم. عاشگتم.مامانمهبونم(مهربونم)

پایان

 

پسندها (3)

نظرات (0)